خلیج فارس رزمی

خلیج فارس رزمی

خلیج فارس رزمی

خلیج فارس رزمی

تاریخچه شوری ـ ته


http://s2.picofile.com/file/7665025692/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D8%B4%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D9%80_%D8%AA%D9%87.jpeg
معابد شائولین احتمالاً از مشهورترین و مقدس ترین ساختمان ها در تاریخ هنرهای رزمی می باشند. تاریخچه نظام و احکام شائولین، در پرده ای از ابهام و در پس اسرار و اسطوره ها نهفته است.

این معابد حتی از آغاز پیدایش، یکی از اهداف ثابت سارقان و سربازان یاغی بود. مطابق با سنت، اولین معبد شائولین در استان هونان Honan، حدود سال ۵۰۰ بعد از میلاد و در کوه شائوشین shao shin، واقع در جنوب کوهستان سونگ شان Songshan، در ۵۰ مایلی غرب ژنگ ژو Zhengzhou، ساخته شد. طبق شنیده ها، این، همان معبد اصلی بود. نام شائولین به معنای ”جنگلِ (تازه) کوچک“ است. در مورد نحوه نام گذاری معبد هونان، افسانه ای وجود دارد که داستانش به قبل از ساخته شدن معبد برمی گردد. در آن محل جنگلی وجود داشت که همه درختانش به دستور امپراتور هسیائو Hesiao از سلسله ویِ Wei شمالی، سوخته و زمینش کاملاً صاف شده بود. هنگامی که ساختن معبد آغاز شد، باغبانانِ امپراتور، درخت های تازه ای را در آن جا کاشتند.

مردم به دلیل نداشتن آگاهی می پندارند که تنها یک معبد شائولین وجود داشت و هم چنین گمان می کنند، هونان شائولین Honan Shaolin، بزرگ ترین و معروف ترین معبد می باشد. اما برخلاف عقیده عمومی، گرچه معبد هونان در شمال، به عنوان نسخه اصلی پیدا شد، ولی لزوماً این طور نیست. دو معبد اصلی وجود داشت، یکی شمالی و دیگری جنوبی.

● شیوه پذیرش و تعلیمات شائولین

معابد شائولین، شبیه دانشگاه های هنرهای رزمی بودند. هرکس برای این که پذیرفته شود، مجبور بود ماه ها و یا سال ها کارِ سخت و طاقت فرسا را تحمل کند. پس از قبولی، آنها مجبور بودند که به مدت ۱۰ سال به تمرینات مقدماتی بپردازند. بعد از آن، می توانستند در رشته دلخواه خود، تخصص پیدا کنند. برای هر تمرینِ مخصوص، استادانی متخصص وجود داشت و هنرجویان می توانستند در هر زمینه یا روش خاص، بهترین آموزش را ببینند.

● ۱۸ مُشت راهبِ شائولین و بودهیدارما Bodhidharma

۱۸ مُشت لوهان Lohan شائولین، اولین سبک تمرین شده در هونان شائولین Honan Shaolin بود. افسانه ها می گویند، مردی با نام بودهیدارما Bodhidharma (دامو Damo، تامو Tamo یا دهاروما Dharuma)، کسی بود که اولین سبک ضربه را در معبد، ایجاد کرد.

او برای کمک به راهبان شائولین که بتوانند ساعت های طولانی در حالت مراقبه دوام آورند، ۱۸ تکنیک تنفس و تمرین (۱۸ دستِ لوهان) را برای افزایش قدرت آنها، آموزش داد. این تمرین ها، ”۱۸ دستِ لوهان“ Eighteen Hands of Lohan نام گرفتند. مفاهیم و اصول یاد داده شده توسط بودهی دارما، بخشی از مقدماتی بود که سبک ها و فنون جنگی معبد را به وجود آورد.

● سیستم پنج حیوانِ شائولین Wu X ing Quan

یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ شائولین، در دوران سلسله مینگ Ming ۱۶۴۴ ۱۳۶۳ رخ داد، احتمالاً بعد از سال ۱۵۰۰ و قبل از ۱۶۰۰ (به هر حال، عده ای نیز این رویداد را در حدود ۶۱۸ بعد از میلاد، و عده ای دیگر، حتی آن را در قرن ۱۳ میلادی می دانند. در این مقطع تاریخی، شورش های بسیاری بر ضد حکومت مینگ انجام پذیرفت. راهبان به جمع آوری و سند کردن تمام آمیخته های هنریشان مبادرت ورزیدند. چویان شانگ ـ جن Chuen Yuan shang Jen، لی شو Li Shou (لی چنگ Li Cheng) و پای یو فنگ Pai Yu Feng (بای یو ـ فنگ Bai Yu Feng یا باک یوک فونگ Bak Yuk Fung)، با بنیان یک سبکِ جدید، ریشه ای و متعادل از لحاظ باطنی و ظاهری، شناخته شدند. آنها با موفقیت کامل، تکنیک های باطنیِ تائوئیست را با سیستم لوهان شائولین، ادغام کردند. سبک جدید به شکل سنتی، شامل ۱۷۲ تکنیک بود. این افراد هم چنین، به سبب ایجاد مفاهیم و اصولی که ”پنج حیوانِ شائولین“ نام گرفت، مطرح بودند. این تکنیک ها براساس ویژگی های پنج حیوان زیر الگوسازی شده بود:

پلنگ (Bao)، ببر (Hu)، مار (She)، اژدها (Long) و مرغ ماهیخوار (He).

● سبک فوکین شائولین هاکوتسورو یا ماهیخوار سفید

چندین نوع فرم چینی از اسمِ ”هاکوتسورو“ Hakutsuru به گویش های مختلف وجود دارد که از این قرارند:

پای هااو کوآن Pai Hao Quan، په هو کواِن Peh Ho Kuen، په هوک Peh Hok، باک هوک Bak Hok، پاک هوک Pak Hok، بای هه کوآن Bai He Quan و هه کوآن He Quan. اسامی دیگر آن: ”پنج سبکِ کهن جنوبی“ (وو زو کوآن Wu Zu Quan یا پنج مشت اجدادی)، و سبکِ ”یونگ چون“ Yong Chun (وِنگ چون Weng Chun، در گویش کانتونیِ چین)، می باشد.

افسانهٔ سبک ”یونگ چون“، همانی است که به پنج سبک کهن (اجدادی)، مربوط می شود: موضعِ شائولین از لحاظ سیاسی، در اکثر مواقع بی طرفانه (بی تأثیر) بود؛ اما در سال های ۱۶۴۰، که سلسلهٔ نفرت انگیز مانچو (چینگ) Manchu Ching آغاز به سلطنت کرد، بی رحمی و ستمکاری های مانچو، باعث شد شائولین جایگاه پیشین خود را مورد بازنگری قرار دهد. در حدود سال ۱۶۴۷ میلادی، معبد هونان شائولین، توسط مانچو به طور کامل تخریب و منهدم شد. بیشتر راهبان کشته شدند اما چند تن از آنها به سمت معبد فوکین شائولین Fukien Shaolin فرار کردند. (بعضی اعتقاد دارند این اتفاق در سال ۱۵۷۰ میلادی رخ داد، این ابهام تاریخی به این دلیل است که سلسله مینگ در آن زمان هنوز در رأس قدرت بود؛ ظاهراً دلیل اقدام وحشیانه مانچو نیز همین بوده، هرچند که اقدام مانچو دلایل بسیاری داشته است. دیگر افسانه ها بر این باورند که آن واقعه زمانی نه چندان دور پس از سلطه مانچو، اتفاق افتاد). در میان آنان که به فوکین شائولین فرار کردند، استادان با نفوذی از شائولین وجود داشتند که آثار ارزشمندی را از کتابخانه شائولین با خود همراه آوردند. موضعِ معبد فوکین به دلیل تمام این پیشامدها، تغییر کرد و به شعبه اصلی نظام شائولین تبدیل شد.

این معبد، به علت موقعیت استراتژیک خود، بستر مناسبی برای فعالیت های ضدحکومتی بود.

معبد فوکین، تقریباً بلافاصله بعد از تخریب معبد هونان، یک پایگاه شورشی شد.

مانچو، نتوانست جنوب را به خوبی تحت تسلط خود درآورد. نواحی بسیاری در نزدیکی رودخانه ها وجود داشت که از کنترل حکومت مانچو، خارج شده بود زیرا شورشی ها آنان را دستگیر و زندانی می کردند.

چهار پسر از چهار ژنرال مینگ، جهت فراگیری هنرهای رزمی به فوکین شائولین، فرستاده شدند. اسامی آنان به این ترتیب بود:

۱) چین شان Chin Shan یا Jee Shin

۲) ونگ دو دوک Fung Doe Duk Fung To Tak

۳) مِو هینگ Miu Hin Mew hing

۴) پاک مای Pak Mei Bak Mai یا (Bai Mei).

طبق افسانه ها، در همین زمان، یک راهبه نیز با نام، لوی سِی ـ لونگ Lui Sei Leung یا لوسی ـ نیانگ Lu Si Niang وجود داشت. او خود را به نام بودائیِ وو می Ng Mui Wu Mei معرفی می کرد و در نزد عموم به این نام معروف بود. افراد مذکور، به عنوان پنج فرد ارشدِ (بزرگ تر) شائولین شناخته شدند.

این پنج نفر، موقعیت خود را به دقت تشریح و تجزیه تحلیل کردند. آنها به طرح نقشه ای برای غلبه بر مانچو، نیازمند بودند. در آن زمان، سیستم های آموزش رزمی در معبد، برمبنای حرکات حیوانات طرح ریزی شده بود. رسیدن به این هدف، مستلزم فراگیری ده ها و صدها فرم پیچیده و طولانی مدت، از آموزه های استادان راهب، به مدت ۱۰ الی ۲۰ سال بود. انواع بسیار متنوعی از فنون و تکنیک ها وجود داشت که بسیاری از آنها هیچ تشابهی با هم نداشتند و برخی نیز بی فایده بودند زیرا کارائیِ لازم را نداشتند. استادان بزرگ شائولین، تشخیص دادند که این سبک و شیوه، برای پیشرفت سریع یک نیروی جنگی مؤثر و کارا، نامناسب و غیرقابل قبول است؛ از این رو یک سبک تمرینی جدید که برای شورشی ها بسیار ضروری بود، به وجود آمد. در جنوب، اوضاع به گونه ای دیگر بود و برای رزم آرائی جنگی به یک محوطه بسته نیاز بود. علاوە بر این، آنها به راهی نیاز داشتند که بتواند بسیار مؤثر و با استفاده از نقاط ضعف دشمن، در برابر نیروی جنگی بایستند. این دیدگاه و روند پایه ای و جدید، از علل شهرت این افراد بود.

سیستم جدید، بر روی بیومکانیک انسانی (شناخت حرکات انسان) تمرکز داشت. آنها، سیستم های موجودِ برگرفته از حرکات حیوانات را اصلاح، و آن را به تکنیک های هسته ای متناسب با نیروی انسانی، تبدیل کردند. به سبب این دیدگاه نو، میان شائولین جنوبی و شمالی، شکاف و جدائی افتاد. شمال ، فرم ها و حرکات اصلی (سنتی) و اغراق آمیز خود را حفظ کرد، در حالی که جنوب، خود را با فرم های مؤثر و کارای جریان نو، تطبیق داد. وقتی می گوئیم شمال، منظور هونان شائولین نیست؛ بلکه تمام شاغلانِ در شمال و در خارج از معبد هونان شائولین است، زیرا هونان شائولین، همیشه در تماس و ارتباط نزدیک با فوکین شائولین بود، و این دو به طور دائم، تبادلات سنگینی با هم داشتند. از این جهت، هونان شائولین نیز، فرم و سبک جدید را در معبد به اجرا گذاشت. این سبک نو، تحت عنوان عمومیِ، Nan Quan یا مُشت جنوبی، شناخته شد.

● داستان فانگ کی ـ نیانگ Fang Qi Niang

فانگ زونگونگ Fang Zhonggong، راهبی بودائی بود که بعد از سال ۱۶۷۳ (به روایتی ۱۶۷۴)، از معبد فوکین فرار کرد. سبک ویژه او، مُشتِ شی پا لوهان Shi Pa Lohan Fist یا Shi Ba Lou Han Quan نام داشت. او در لحظات انتظار برای فروپاشی سلطنت مانچو Manchu، به جستجوی پناهگاهی در نزدیکی پوشن Putian در معبد شائولین پرداخت؛ که ظاهراً، یک معبدِ مخفیانهٔ دیگرِ وابسته به شائولین بود.

زونگونگ، بعدها به روستای یونگ چون Yong Chun رفت و در همین محل خانواده تشکیل داد. هفتمین دخترش، فانگ کی ـ نیانگ (Fang Qi Niang (Chi Niang, Chi Liang, or Ji Niang نام داشت. او به دخترش سبک شائولین را آموزش داد. این دختر بعدها دریافت، سبک رزمی و پیشرفته ماهیخوار فوکین شائولین، که پدرش در اصول کاربردی و مقدماتی به وی آموخته بود، در اصل همان سبک یونگ چون بود، که توسط آن پنج نفر خلق شده بود. این سبک در زبان ژاپنی هاکوتسورو Hakutsuruنامیده می شود.

هاکوتسورو شائولین در طول آن دوران به چندین سبک انشعابی، تفکیک شد. عمده ترین آنها شامل این موارد می شوند:

۱) وینگ چون Wing Chun: پنج مشت اجدادی

۲) ماهیخوارِ اجدادی، (Zonghe, Suhe, Zanhe Quan) و نیز ماهیخوار لرزان و خوابیده.

۳) ماهیخوار در حال جیغ زدن Minghe Quan یا ماهیخوارِ آوازخوان، پَُر صدا یا گریان.

۴) ماهیخوار در حال خوردن Shehe Quan و نیز ماهیخوار صبحگاه.

۵) ماهیخوار در پرواز Feihe Q;uan ماهیخوارِ جهنده فوکین، وابسته به این موارد نیست بلکه ریشه های متفاوتی دارد.

البته موارد نام برده تنها سبک هائی نیستند که از هاکوتسورو منشعب شدند، همان طور که می دانیم، سبک های اوکیناوائی نیز از آن منشعب شده است.). هاکوتسورو، یک سبک شائولین بود که اشاره دارد به فوناکوشی Funakoshi و دیگر منابعی که اشخاصی با نام های، ایوا Iwah و وای شین ذن Wai Shin Zan، آن را به بوشی ماتسومورا Bushi Matsumura آموختند؛ گرچه منبع دیگری می گوید، ایوا، فرم شخصی خود از آن سبک را به بوشی یاد داد.

● اوکیناوا Okinawa و توسعهٔ Te

درست در نزدیکی ساحل فوکین Fukien، جزیره ای به نام اوکیناوا Okinava وجود دارد به معنی ”طناب پرتاب شده در آب“. این جزیره، مکرراً تسلیم متجاوزین می شد؛ اما ساکنانش پیرو تعالیم ضد مقاومتی بودند. آنها خود را تسلیم می کردند گرچه از خویش دفاع می نمودند، اما بر علیه دشمنان نمی جنگیدند. آنها به طور مخفیانه اعمالی را بر ضد کارفرمایان ظالم خود انجام می دادند. اهالی این منطقه، خود، آمیزه ای از رگه های گوناگون هستند. جزیره در ابتدا، یک ارتباط انشعابی با چین داشت؛ اما به زودی پس از استیلای خاندان ژاپنی ساتسوما Satsuma در ۱۶۰۹، این ارتباط قطع شد. از آن پس، جزیره تحت قوانین ژاپنی درآمد.

در قرون بعدی، دو نوع هنر رزمی بومی در آن جا گسترش یافت که در آغاز مستقل از چین بود. یکی، هنرِ ”دست خالی“ به نام ته Te، و دیگری، هنر سلاح ها، به نام کوبودو kobudo. بعد از آن، عوامل خارجی فراوانی بر روی این سیستم ها تأثیر گذاشت.

در اواخر قرون ۱۸ و ۱۹، تِه Te، تأثیرات فراوانی از نفوذ چین بر خود پذیرفت، زیرا بیشتر استادان، از چین بازدید به عمل آورده و زیر نظر کارشناسان ماهر چینی تعلیم دیدند. این مسئله، به خلق سه سبک تلفیقی از آن چه در اوکیناوا، ”کاراته“ karate یا ”دست چینی“ نام دارد، منجر شد. آنها تلفیقی از ته te و سبک های چینی به نام های: ناها ـ ته Naha te، توماری ـ ته Tomari te و شوری ـ ته Shuri te بودند. این سبک ها، پس از توسعه در شهرهای اوکیناوا، نام گذاری شدند. اما این شهرها به قدری به هم نزدیک بودند که چنان چه شما در یک شهر زندگی می کردید، می توانستید از درِ خانه بعدی به شهر دیگر قدم بگذارید.

● شوری ـ ته Shuri te یا (Sui Di)

سال ۱۷۶۰، یک فرستاده چینی به نام کوسانکو Kusanku، به اوکیناوا فرستاده شد. بعضی می گویند او یک راهب شائولین بود، و بعضی دیگر، عقیده دارند او از یک راهب شائولین، آموزش دیده بود. شکل دیگر اسم او گوآنکوی Guan Kui یا گوآنگوی Guan Gui بود. روزی، او با یک قایق به سمت ساتسوما Satsuma حرکت کرد. در آن هنگام طوفان سهمگینی آغاز شد و او قایق را به سمت ساحل اوشیما Oshima در جزایر شیکوکو Shikoku هدایت نمود و در آن جزیره فرود آمد. این، همان لحظه ای بود که کوسانکو، هنر رزمی اش را نشان داد. کتاب اوشیما ـ هیکی Oshima Hikki که از اهمیت به سزائی برخوردار است در این باره می گوید: ” کوسانکو، با عکس العمل به موقع اش، توانست هنر رزمی خود را به کار برده و با حرکات قیچی وار پاها، بر فرد مهاجم غلبه کند.“

ساکوگاو Sakugawal، در سوم مارس ۱۷۳۳، در شوری توری بوری Shuri Toribori، متولد شد و در ۱۷ اگوست ۱۸۱۵ در سن ۸۲ سالگی از دنیا رفت. ساکوگاوا ستونوشی Sakugawa Satunushi، یک سامورائی بود. بعضی، نام وی را شونگو Shungo می دانند. پدرش در هنگام مرگ از او خواست تا هنرهای رزمی را فرا بگیرد. ساکوگاوا، در روستای آکاتا Akata شوروی، پیچین تاکاهارا ۱۶۸۳ ـ ۱۷۶۰ Takahara Peichin را پیدا کرد. تاکاهارا، یک راهب بود؛ یک نقشه کش و ستاره شناس. تاکاهارا پیچین، در روستای آکاتاچو Akata Cho در شوروی جنوبی، به دنیا آمد. وی در آن هنگام ۶۷ ساله بود و یک اوکیناوائی به شمار می آمد. ساکوگاوا، محترمانه از تاکاهارا تقاضا کرد تا او را به شاگردی اش بپذیرد و او نیز قبول کرد. ساکوگاوا، با پشتکار و جدیت، تحت نظارت او تعلیماتش را آغاز کرد. او از تاکاهارا دعای خیر خواست تا بتواند از یک استاد چینی به نام کوسانکو، تعلیم ببیند، تاکاهارا نیز اجابت کرد. به این ترتیب، ساکوگاوا، در کنار کوسانکو شروع به تمرین کرد و روز به روز پیشرفته تر شد.

وقتی استاد کوسانکو به چین بازگشت، ساکوگاوا نیز با او همراه شد و به مدت ۶ سال تحت تعلیمات استادش در آن کشور باقی ماند. ساکوگاوا، یک سامورائی مشهور شد و از طرف پادشاه اوکیناوا، عنوان ستونوکی Satunuky یا ستونوشی Satonushi، را دریافت نمود. به احتمال زیاد، ساکوگاوا، کاتا کوسانکو kata Ku Sanku را ابداع کرد.

● بوشی ماتسومورا Bushi Matsumura

بوشی ماتسومورا Bushi Matsumura در ۱۷۹۷ به دنیا آمد و در ۱۸۸۹ درگذشت. برطبق بعضی منابع، نام خانوادگیِ بوشی، کیو Kiyo کایو Kayo بود. ماتسومورا، در روستائی به نام یاماگاوا Yamagawa در شهر شوری بزرگ شد. او تا اندازه ای چینی بود در ۱۸۱۰، ساکوگاوا، در روستای آکاتا Akata آموزش بوشیِ ۱۴ ساله را به عهده گرفت. پدر بوشی برطبق رسوم، این تقاضا را کرده بود. گفته می شود ساکوگاوا جهت آموزش دفاع بوشی را به درختی می بست، به طوری که قادر به حرکت نبود، سپس با ضربات مشت به او حمله می کرد.

ساکوگاوا تا زمان مرگش، آموزش او را به عهده گرفت و سپس احتمالاً سوکون Sokon، عهده دار این وظیفه شد. طبق اسناد شفاهی، سوکون به مدت ۴ سال نزد ساکوگاوا تعلیم دیده بود.

بوشی، برای خدمت به خانواده شو Sho، استخدام شد. در آن موقع، شوکو Sho Ko، پادشان اوکیناوا، تمایل داشت بوشی برطبق سنت، نام فامیلش را تغییر دهد و نام موراماتسو Muramatsu موراماچی Muramachi یا ”دهکده صنوبر“ را برگزیند. پس از تبادل نظر با برخی دوستان و بستگان در این مورد، بوشی به این نتیجه رسید که نام ماتسومورا ماچیمورا یا ”صنوبر دهکده“ بسیار برازنده و مناسب تر است. سوکون (استاد بوشی)، از پادشاه درخواست کرد تا اجازه دهد نام، به این شکل تغییر یابد و تقاضایش پذیرفته شد. بعضی می گویند این ماجرا در زمانی که بوشی ۱۷ ساله بود، (احتمالاً در حدود ۱۸۱۳) اتفاق افتاد.

اکثر منابع اذعان دارند، بوشی ماستومورا در چین تعلیم دید، که مطمئناً نیز همین طور بوده است. هونان سوکن Honan Soken، می گوید: بوشی به مدت ۲۶ سال و چند ماه در معبد فوکین شائولین به تمرینات خود ادامه داد.

یاسوتسونه ایتوسو Yasutsune Itosu، و چوتوکو کیان Chotoku Kyan، دو تن از شاگردان برجسته بوشی ماتسومورا بودند؛ هرچند، شاگردان وی از این تعداد بسیار بیشتر بودند. چوشزین چیبانا، Chisin Chibana سرپرست شاگردان و جانشینِ ایتوسو، کسی بود که روشِ کوبایاشی شورین ـ ریو Kobayashi Shorin Ryu را از مدلِ شوری تهٔ Shuri te ایتوسو، شکل داد. شاگردان کیان، روش شوبایاشی شورین ـ ریو Shobayashi Shorin ryu از فرم شوری تهٔ شخصی او، شکل دادند. گی چن فوناکوشی Gichin Funakoshi، یکی دیگر از شاگردان ایتوسو بود. ایتوزو گاهی اوقات، آنها را نزد استادش، بوشی ماتسومورا، جهت تمرین می برد. او (ایتوسو) علاوه بر این، شاگرد یک استادِ شوری ـ ریو Shorei Ryu به نام آزاتو Azato بود.

● نابی ماستومورا Nabi Matsumura

برای حفظ و تداوم سنت سامورائی، یک عضو نزدیک از خانواده باید به عنوان جانشین سیستم اختصاصی بوشی ماتسومورا، تعیین می شد؛ پس، نوه وی، نابی ماتسومور nabi Matsumura انتخاب شد. تاریخ تولد و مرگ نابی Nabi مشخص نیست. ایتوسو، شاگرد ارشد و قدیمی بوشی بود؛ به همین دلیل بعضی می پنداشتند او، جانشین بوشی خواهد بود. به هر حال، نابی وارث سبک شخصی بوشی شد. ایتوسو با افزودن بعضی موارد به این سیستم، سبک شخصی خویش را خلق کرد. او وابستگی خونی با خانواده ماتسومورا نداشت گرچه استادی بزرگ بود اما نمی توانست جانشین سبک خانوادگی آنها شود.

در ۱۹۲۸، به دنبال مرگ ایتوسو، چوزین چیبانا Chosin Chibana، رئیس و سرپرست سیستم اختصاصی ایتوسو شد. زمانی که چیبانا، مدلِ شوری ته Shurite ایتوسو را به عنوان شورین ـ ریو Shorin Ryu معین کرد. شکل تغییر نیافته و خالص شوری تهٔ ماتسومورا که توسط نابی Nabi و سوکن Soken تعلیم داده می شد، به نام شورین ـ ریو معروف نبود؛ تا این که سوکن بعدها نام آن را تغییر داد.

برخی می گویند، نابی ماتسومورا، بسیار سخت گیر و مرموز بود. دیگران اعتبار و شهرت کسب کردند، اما او گمنام باقی ماند. احتمالاً او خود، همین آرزو را داشت. اطلاعات زیادی از او در دسترس نبود. زمان تولد و مرگ وی، نامعلوم است و یا مخفی نگه داشته شده است. گفته می شود، او حدود ۱۸۵۰ به دنیا آمد و در ۱۹۳۰ از دنیا رفت. نابی، تمام دارائی و مایملک پدربزرگش از جمله عنوان ”بوشی ماتسومورا“ را به ارث برد. همسر و اولین فرزندش خیلی زود پس از تولد فرزندش مردند. او سال ها بعد، دوباره ازدواج کرد.

● هونان سوکن Honan Soken

نابی، نوه اش، هونان سوکن Honan Soken را به جانشینی خود برگزید. سوکن، در ۲۵ می ۱۸۸۹ متولد شد و در ۳۰ نوامبر ۱۹۸۲ درگذشت. او در یک کلاس قدیمی سامورائیِ اوکیناوائی به دنیا آمد. پس از منسوخ شدن کلاس، به دلیل مشقت های وارد شده بر سامورائی ها، سوکن مجبور شد شغلی پَست، در مزارع برنج و در کنار افرادی از طبقات پائین و غیر اشرافی را برعهده گیرد. نابی به هر حال استعداد ذاتی را کشف کرد و به او پیشنهاد داد که اگر فداکاری، شکیبائی و کنترل کافی از خود نشان دهد، او را در سبک هاکوتسورو Hakutsuru تعلیم خواهد داد. سوکن نیز مشتاقانه پذیرفت. در این هنگام او تنها ۱۴ سال داشت (حدود سال ۱۹۰۲). نابی آموزش او در مراحل مقدماتی را شروع کرد. این تعلیمات ۱۰ سال به طول انجامید (حدود سال ۱۹۱۳). سرانجام، بعد از اتمام این دوره، نابی دریافت که سوکن آمادگی لازم جهت یادگیری سبک هاکوتسورو را پیدا کرده است.

هونان سوکن، تقریباً در سال ۱۹۲۴ اوکیناوا را ترک و به آرژانتین رفت؛ جائی که بسیاری از اوکیناوائی ها برای کار به آن جا رفته بودند. سوکن Soken و چوتوکو کیان Chokotu Kyan، برای این که همراه یکدیگر از مرز خارج شوند، برنامه ریزی کردند، اما پس از رفتن کیان به تایوان، راهشان از هم جدا شد. سوکن سن سی Soken Sensei، در مدت اقامتش در آرژانتین تا حدودی زبان اسپانیائی را فراگرفت. به گفته شاگردان اوکیناوائی اش او زندگی پرتحرک و هیجان انگیزی در آن جا داشت. او هم چنین به عنوان یک عکاس کار می کرد و یک مؤسسه خشکشوئی لباس نیز داشت. او کارهای زیادی انجام داد. سوکن، در اوایل ۱۹۵۰، به عنوان مردی نسبتاً توانگر در استانداردهای اوکیناوائی آن زمان، به اوکیناوا بازگشت.

او پس از بازگشت به اوکیناوا، دریافت که کاراته به مقدار قابل توجهی تغییر یافته و کاراته ورزشی، تا حد زیادی جایگزین روش قبلی شده است. وی عضویت در برخی از انجمن های عمومی تر کاراته را نپذیرفت. برای سالیان سال سوکن از قدیمی ترین استادان فعال کاراته در دنیا، به شمار می آمد. وی در آغاز، سیستم خود را، ماتسومورا شوری ته Matsumura Shurite (ماچیمورا سوی دی Machimura Sui di) نامید اما بعدها به منظور تشخیص آن از کاراته ورزشی آن را به شورین ـ ریو ماتسومورا سیتو) (Shorin Ryu Matsumura Seito سیتو Seito به معنای، ارتودکس) تغییر نام داد. سوکن، برخلاف عمو و جد بزرگش، با اسلحه تمرین می کرد. او هنر کوبودو Kobudo را از اوشی کومسو Ushi Komesu (از روستای ایهونوهارا Ihonohara) و نیز احتمالاً از مانتاکا چیکن Mantaka Chiken آموخت.

هیچ کدام از پسران سوکن به سنت پدر، علاقه نشان ندادند. یکی از پسرانش پس از بازگشت سوکن به اوکیناوا به همراه او آمد و وقتی سوکن مُرد، خاکستر او را نزد خویش نگه داشت. بعدها خاکسترش به آرژانتین برده شد. وجود خاکسترِ سن سی، در جنوب آمریکا و نیز مقبره او در اوکیناوا، نشان می دهد که این مرد، پیوند عمیقی با هر دو مکان داشته است.

برگرفته از تاریخچهٔ ماتسومورا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد