در سال 1916 مابونی با دانش و آگاهی وسیعی که از روشهای شوریته و ناهاته بدست آورده بود شروع به جمعآوری اطلاعات و بدنبال آن شیوه رزمی خود یعنی شیتوریو را بنیان نهاد و این نام را نیز بر اساس حروف کانجی نامهای دو استاد متوفی خود یعنی استاد ایتوسو و استاد هیگااُنا بر روش ابداعی خود گذارد. در اواخر سال 1920 ژاپنیها به دنبال استادان کاراته میگشتند تا از آنها این هنر رزمی را فرا بگیرند و ده سال بعد یعنی در سال 1930 مابونی برای تعلیم کاراته به اوساکا مهاجرت کرد. روشی که مابونی از نظر فیزیکی ابداع نموده بود ضمن داشتن تکنیکهایی کاملاً پویا، کاراتهکا را نیز مجبور میکرد که بدون داشتن حمایت و یا دفاعی مناسب در پوششی از تاکتیکها و تکنیکهایی قرار گیرد تا بتواند قدرت انجام ضربههای مرگبار را در خود بوجود آورد. این تز یا فلسفه مبارزه در دیدگاه ژاپنیها با نام بکش یا بمیر شناخته شده و پذیرفته شد و از اینرو مابونی بعنوان استاد هنرهای رزمی شناخته شد. همچنین مابونی استفاده از چرخش کمر یا حرکت کپل در هنگام اجرای تکنیکها را در سبک خود به حداکثر رساند چرا که باعث حفظ مرکز ثقل در بدن و ایجاد تعادل شده و اعتقاد داشت که این عمل برای مبارزی کوچکاندام در مقابل حریفان درشت نقش بسیار حیاتی خواهد بود.
از
آنجا که کنوامابونی در سیستم مِـنکیو تعلیم دیده بود، لذا چیزی فراتر از
صرفاً تکنیکهای پویای فیزیکی به ژاپنیها آموزش داد. او در اکثر نقاط جزیره
اُکیناوا اقامت داشته و هنرهای رزمی مختلف را تجربه کرده بود چرا که در
جوانی بهترین افسر پلیس در مجموعالجزایر اُکینـاوا بود و به اقتضای شغلش
مجبور بود گاهاً با اراذل و اوباش و یا دریانوردان مست در بندر ناها دست و
پنجه نرم کند. وی به شهر توماری رفته و با آراکاگی بزرگ نیز تمرین کرده
بود. مابونی در شوری بزرگ شده بود و پایتخت را با بناهای تاریخیاش
میشناخت، بناهایی که در 50 سال قبل از آن در هنگامی که ژاپنیها به جزیره
غلبه پیدا کردند بازسازی شده بود. او جزیره را تقریباً دور زده و با
استادان بسیاری در دهکدههای مختلف ملاقات کرده بود و اینک خود خالق بزرگ
کاتا شناخته و عنوان استاد بزرگ را یدک میکشید. آنچه که ژاپنیها از
مابونی میآموختند بیش از تکنیکهای فیزیکی بود. آنها در جادهای از
تجربیّـات قدم گذاشته بودند که ورای مبارزات فیزیکی بود.
در سال 1935 کنوامابونی برای معرفی و ارائه سبک خود، به داینیپون بوتوکوکای دعوت شد که متعاقب آن سبک وی بعنوان یکی از چهار سبک اصلی کاراته مورد قبول قرار گرفت و نام این سبک را به خاطر دو استاد اصلی که داشت شی- تو ریو گذاشت. شی یکی از تلفظات نام استادش ایتوسو بود، تو از نام استاد دیگرش هیگاشیاُنـّا گرفته شد.
در
دوران خلاقیتش (1930 - 1912)، کنوا مابونی کاتاهای بسیاری را ابداع کرد.
وی کاتاهای آئویاگی، جوروکو، میوجو، شینسی، ماتسوکاذه و شینپا را ابداع
کرد ولی برخی از آنها بسیار کم شناخته شده و یا به ندرت دیده شدهاند.
میوجو و آئویاگی برای دختران مدرسهای که علاقهمند به فراگیری کاراته
بودند ساخته شده بود. این دو کاتا شامل ضربههایی بود که به اعتقاد مابونی
فراگیری آنها آسان بوده و برای افراد سبک وزن نیز قابل استفاده میبود.
کنوا مابونی از نظر فیزیکی مرد کوچکی بود. آنچه که از نظر جثه و اندازه
بدنی کم داشت، در مقایسه با روحیّه بالا و عزم سلیم او ناچیز به حساب
میآمد. او اعتقاد داشت که جوهره و گوهر شیتوریو تعهد است (شیتوریو کاراته
هنر جوانمردان است). مابونی در این سبک سعی نمود تا روشی از مبارزه را به
شاگردان آموزش دهد که با کمترین درگیری و گلاویز شدن بر حریفان فائق شوند،
یادگیری مبارزه در حالتی کاملاً پویا و خلاق و این نکته را به راحتی در
دوجوهای شیتوریو خواهید دید. به کسانی که این سبک را بدرستی تمرین میکنند
نگاه کنید، در آنها دینامیک بدن را که مختص شیتوریو است مشاهده میکنید …
چرخش کمر، تکنیکهای کهکومی، یکپارچگی اعضای بدن، داچیهای کوتاه و …
اینها تنها ویژهگیهای شیتوریو نیستند ولی بدون آنها تمرین شیتوریو امکان
ندارد.
کاتاهای شوریته و ناهاته به آسانی با کیهونهای پویا و قویای که مابونی کشف کرده بود تطابق پیدا کردند. این کاتاها و همچنین کاتاهایی که کنوا مابونی ابداع کرد به خودی خود در پویایی هنرهای رزمی درسهای بزرگ و آموزندهای بودند.