بزرگان کاراته، تاتسو شیمابوکو (1975-1908)
نوزدهم
سپتامبر 1908 و در دهکدهی کیان (چان نیز تلفظ میشود) جزیرهی اُکیناوا
تاتسو شیمابوکو متولد شد. وی اولین فرزند از ده فرزند یک خانوادهی کشاورز
بود. در دوازده سالگی میل شدیدی به فراگیری هنرهای رزمی داشت به همین خاطر
هر روز پای پیاده به دهکدهی مجاور (دهکدهی آگِنا) نزد داییاش میرفت.
شغل دایی او پیشگویی و فالبینی بود اما از قبل با روشهای هنر رزمی در
چین آشنا شده بود.
اِیزو برادر کوچکتر تاتسو که نوزده سال جوانتر از او بود نیز در کاراته تبحر داشت. مسلماً ایزو از برادر بزرگ خود تعلیم میگرفت ولی گفته میشود که او هم شاگرد برخی از استادان برادر بزرگ خود نیز بود اشخاصی نظیر کیان، موتوبو، تایرا و میاگی. در حالیکه برادر بزرگتر در حال مطالعه و تدوین روش ابداعی خود بود، ایزو بسرعت رتبهاش را در روش شوبایاشیریو ارتقا میداد.
در سال 1932 بیست و چهار ساله بود که به دلیل علاقهی وافری که به تمرین و مطالعه روشهای مختلف کاراته داشت جهت آشنایی بیشتر با شوریته تمرینات خود را در دهکده کادِنا و در دوجوی استاد چوتوکو کیان آغاز نمود. دوجوی استاد کیان در منزلش بود اما در مدرسهی کشاورزی استانداری اُکیناوا نیز ساعاتی را تدریس میکرد. شیمابوکو در خلال مدت کوتاهی که نزد کیان بود (حدوداً سه سال) به یکی از بهترین شاگردان او تبدیل شد. از استاد کیان کاتاهای سیسان، نایهانچی، وانسو، چینتو، کوسانکو و نیز چند کاتا با سلاح سای را فرا گرفت. در سال آخر شاگردی نزد استاد کیان تمرینات و مطالب بسیار مفیدی درباره نیرو و قدرت کی فرا گرفت.
![]() |
1949 - شیمابوکو (نفری که گی به تن دارد) در بین دیگر شاگردان |
پس از کیان نوبت به استاد چوجون میاگی رسید. شیمابوکو کاراته ناهاته را نیز به مدت دو سال نزد میاگی سنسی تمرین کرد. پس از تمریناتش با میاگی، در سال 1938 شیمابوکو متوجه مربی دیگری شد به نام چوکی موتوبو. استاد موتوبو در زمانهای مختلف مربیان بسیاری داشت، برخی از آنها مانند کوساکو ماتسومورا و آنکو ایتوسو نامی بودند. موتوبو به دلیل نزاع و درگیریهای خیابانی بسیاری که داشت مشهور شده بود و در آن زمان که امنیت شهروندی در سطح بسیار کمی بود این خود تبلیغی خوبی برای کاراته بود. شیمابوکو با استاد موتوبو نیز یکسال تمرین کرد.
در سال 1946 یعنی یکسال پس از نبرد معروف اُکیناوا که در آن عدهای از اساتید کاراته نیز کشته شدند، شیمابوکو اولین دوجوی خود را در دهکدهی کونبو افتتاح کرد و در هر دو روشی که کاراته فرا گرفته بود (شوریته و ناهاته) کاتاهای آن را بیکم و کاست آموزش میداد. او در فکر تکمیل و گسترش روشهایی که از اساتید گذشته فرا گرفته، نبود. اساتیدی که یا فوت کرده بودند و یا به سرزمین اصلی (منظور جزایر هونشو، کیوشو، و ... میباشد) مهاجرت کرده بودند. شیمابوکو خود به فکر ایجاد روشی از کاراته بود که گسترده باشد. سبکی که هم ناهاته، هم شوریته و هم کوبودو (هنر استفاده از سلاح) در آن باشد. (در اواخر دههی پنجاه و اوایل دههی شصت با استاد مسلّم کوبودو یعنی شینکن تایــرا آشنا شد و این آشنایی او را به آرزوی دیرینهی خود یعنی فراگیری کامل سلاحهای کوبودو، رساند).
اواخر
دهه چهل میلادی شیمابوکو به تجربه کردن در تکنیکهای متفاوت و اساسی
پرداخت. تمامی کاتاهایی که از هر دو روش فرا گرفته بود به دقت مطالعه و
تمرین کرد. پس از مدتی برخی از آنها را انتخاب و به شکل کلاسه شده در
چهارچوبی قرار داد. از این تاریخ بود که بطور غیر رسمی سبکی را ایجاد و نام
آن را چان میگوا ته - Chan Migwa Te - گذارد. چان (روستای شیمابوکو) و
میگوا به معنای چشم کوچک بود. چان میگوا یعنی (کوچک چشم روستای چان) که
اشارهای است به استاد شیمابوکو (یکی از چشمان وی کوچکتر از دیگری بود).
اواسط دههی 50 میلادی استاد
شیمابوکو سبک ابداعی خود را که با افزودن کاتاهای کوبودو به آن میرفت تا
به تکامل خود برسد رسماً به همگان بعنوان سبک ابداعی خود با نام ایشّینریو
(Isshin Ryu) معرفی نمود. خود وی دربارهی نامگذاری این سبک و نشان رسمی
آن اینطور میگوید:
شبی
در خواب دیدم که الههی مهر و بخشندگی (از خدایان مذهب بودائیسم) در
آسمانی خاکستری رنگ که در آن سه ستاره میدرخشیدند سوار بر اژدهایی است.
تعبیر من از خواب این است که آن سه ستاره شوریته، ناهاته و کوبودو بودند
که در ایشین ریو تمرین میشود، یا میتواند سمبل قدرت، معنویت و روحانیتی
باشد که برای ایشینریو لازم است. آسمان خاکستری سمبل آرامشی است که در
غروب آفتاب حاکم است و این حس را القاء میکند که کاراته تنها در دفاع از
خود خلاصه میشود!
فردای آن شب یعنی روز 15 ژانویه 1956 در دهکدهی آگنا جزیره اُکیناوا رسماً ایشینریو اعلام موجودیت، نشان آن به همگان معرفی و شیمابوکو نیز نام کوچک خود را به تاتسو (به معنای مرد اژدها) تغییر داد. وی اعتقاد داشت که اژدهای در خواب، خود او میباشد. اگر در مورد تغییر نامش سؤال میشد، اینطور پاسخ میداد؛ تاتسو نامی است که فقط در دنیای کاراته از آن استفاده میکنم. ولی با این عمل بسیاری از شاگردانش او و دوجویش را ترک کردند و به برادر کوچکتر یعنی اِیزو شیمابوکو پیوستند چرا که بر این باور بودند که استادشان مشاعر خود را از دست داده.
![]() |
هارولد لانگ
وی در سال 1998 بر اثر ابتلا به سرطان درگذشت. |
در سال 1955 لشکر سوم تفنگداران دریایی ارتش امریکا در نزدیکی سواحل روستای آگنا مستقر شدند. برای افسران امریکایی هنرهای رزمی در حالهای از رمز و راز قرار داشت. عدهای از آنها که شیفتهی سنتهای مشرق زمین شده بودند با احتیاط سعی به نزدیک شدن به اساتید فن را داشتند.
ناها که بزرگترین شهر و مرکز اُکیناوا بود در فاصلهی زیادی از پایگاه قرار داشت پس در روستا به جستجو پرداختند و از طریق پیرزنی که برای پایگاه سبزی تازه میآورد با شیمابوکو آشنا شدند. شیمابوکو از آنها استقبال کرد چرا که شیفتهی تدریس بود و در دوجو خود نیز غیر از دوستان نزدیک و اقوام کسی به تمرین نمیپرداخت. اشخاصی مانند دان ناگل، استیو آرمسترانگ و هارولد لانگ از افسران تفنگدار دوجوی او به مدت دو سال تمرینات فشرده و سختی نزد شیمابوکو داشتند. در پایان مأموریتشان سوغات آنان به جامعهی امریکا کاراتهی ایشینریو بود. کاراتهای که شیمابوکو نگارش کرده بود با استقبال ژاپنیها مواجه نشد ولی افسران ارتش امریکا بخوبی آنرا فرا گرفته و به ترویج آن، خصوصاً در خاک امریکا کمک بسزایی کردند.
![]() |
استاد شیمابوکو در کنار افسران تفنگدار امریکا، روستای آگنا 1956 -
سمت چپ او آرمسترانگ و نفر دیگر هارولد میچام از بنیانگذاران کاراته در امریکا میباشند. |
به دعوت همان افسران امریکایی، شیمابوکو در سالهای 1964 و 1966 به نقاط مختلف امریکا سفر نمود. دوجوهای بسیاری را دید که شاگردانی با سنهای متفاوت و درجات مختلف کاراتهی او را تمرین میکردند. شاگردان خود، یعنی آرمسترانگ، ناگل و هارولد لانگ را دید که با چه تلاشی کاراتهی او را زنده نگه داشتهاند و خود نیز به مراحل بالای استادی رسیدهاند.
شیمابوکو تا سن بازنشستگی خود به سال 1972 تمامی کارهای انجمن ایشینریو کاراته کوبودو را به پسر بزرگش کیچیرو – Kichiro - محول کرده بود ولی در آن سال رسماً اعلام نمود که میراث وی یعنی ایشینریو کاراته به شوهرخواهر و شاگرد برجستهاش استاد کانهشی ایکو Kaneshi Eiko خواهد رسید. این تصمیم کاملاً منطقی بود چرا که با توجه به شناخت شاگردان امریکایی خود بعید میدانست مدیریت فرزند باعث قوام و یکپارچهگی سبک شود.
تاتسو شیمابوکو زمانیکه 67 سال داشت در 30 می 1975 (9 خرداد 1356) بر اثر سکتهی قلبی در خانه خود واقع در روستای آگِنا جزیرهی اُکیناوا درگذشت.