تاریخچه بنیانگذاری و فعالیت کن دو و ایی آی دو (سامورایی) در ایران
هنر رزمی و اصیل کن دو و ایی آی دو (سامورایی) در ایران توسط شیهان سلیمان مهدیزاده بنیانگذاری شده است. مهدیزاده سال 1354 زیر نظر یک استاد ژاپنی (استاد فقید فوکودا) به فراگیری فلسفه ذن و کن دو سنتی یعنی کن جوتسو پرداخت و پس از مدتها تمرینات سخت و ممارست بسیار به توصیه استادش ، در سال 1356 اولین سفر ورزشی خود را به ژاپن انجام داد و فراگیری کن دو مدرن را زیر نظر استاد فقید نیشی یاما و هنر ایی آی دو را زیر نظر استاد توچوکا شروع کرد.
ادامه مطلب ...غلامرضا تختی فرزند رجب متولد پنجم شهریورماه ۱۳۰۹ شمسی به شماره شناسنامه ۵۰۰ صادره از تهران در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. پدربزرگ او قلی نام داشت و شغل او بنکداری بود.
قلی در سفر مکه به دست راهزنان به قتل رسید. اما پدر تختی معروف به ارباب
رجب ۳۰ هزار متر زمین و یخچالهای طبیعی در جنوب تهران داشت. این زمینها
در زمان رضاخان برای احداث ایستگاه راهآهن تصرف گردید و بدین ترتیب
خانواده تختی از هستی ساقط شد. این امر موجب نفرت تختی از خاندان پهلوی
گشت. تختی و ورزش
تختی ورزش را دوست میداشت. او هرگز خیال قهرمان شدن نداشت بلکه ورزش را
فقط برای سلامتی و تندرستی بدن میخواست. خودش بارها گفته است: <فکر
اینکه یک روزی قهرمان کشور یا قهرمان جهان بشوم خجالتم میداد.>
او از همان ابتدا از قدرت بدنی خوبی برخوردار بود و پس از مدتها تمرین و
احساس آمادگی تصمیم گرفت که به اتفاق بچههای محل به زورخانه پولاد نزدیک
منزلشان برود و تمرین جدی را آغاز کند.
تاکاهارا پیچین
در سال 1683 و در منطقه آکاتاچو در جنوب شهر شوری جزیره اُکیناوا متولد شد. در جامعه فئودالی آن زمان خانواده وی جزء طبقه سطح بالای جامعه بود و از اینرو میشد حدس زد که او از لحاظ تحصیلات به سطوحی عالی دست خواهد یافت.
ادامه مطلب ...ییپ من
نام و شهرت : ییپ من
سبک : وینگ چون کونگ فو
تاریخ تولد : اول اکتبر 1893 برابر 9 مهر 1272
محل تولد : چین
تاریخ فوت : 2 دسامبر 1972 برابر 11 اردیبهشت 1351
علت فوت : سرطان
مهمترین فعالیت
تاسیس و ایجاد سبک رزمی وینگ چون کونگ فو
چاتان یارا (1756 - 1668)
مرد
جوانی که برفراز تپه مشرف به بندر فوچو واقع در استان فوکین در کشور چین
ایستاده بود، تمام حواسش را به نسیم خنک دریا بود که صورت و کوشهایش را
نوازش میداد. متفکرانه و مدهوش به افق که در جهت جزایر اُکیناوا امتداد
داشت، چشم دوخته بود.
پیرمردی که کنارش ایستاده بود، با دیدن حال او گفت: دلت برای خانه تنگ شده؟ نگران نباش، چون به زودی در وطنت خواهی بود.
مرد جوان به معلم خود نگاه کرد. بیست سال از زمانی که روستایش را برای آمدن به چین و یادگیری فنون رزمی از این مرد پیر ترک کرده بود، میگذشت.
ادامه مطلب ...گوکنکی