برای تمام این تفاوتها در رفتارها فقط
یک دلیل وجود دارد و دلیل آن نیز این است که بعضی از شرکتکنندگان بدنهای
بهتری نسبت به سایرین دارند واین نیز در اثر تمرینات زیاد بوجود میآید و
همچنین چنانچه ذهن خود را تمرین دهیم، چه در تمرینات و چه در مسابقات، کمک
بسیار بزرگی برای موفقیت خواهد بود. هدف از تربیت و تعلیم ذهن، دقیقاً
چیست؟ هدف، داشتن اعتماد به نفس بیشتر، احساس آرامش و خونسردی داشتن و
توانایی تمرکز روی وظیفهای که در آن هنگام به عهده داریم میباشد. روشهایی
برای تعلیم و تربیت ذهن وجود دارند ولی قبل از پرداختن به آنها، لازم
میدانیم که به نکات زیر اشاره کنیم:
ترس
ترس، یکی از مشکلات مبارزین خوب است. آنها به سختی تمرین میکنند و
کارشان در طول تمرینات بسیار عالی به نظر میرسد. ولی وقتی کار به مسابقات و
رقابت میکشد، داستان فرق میکند. علت این است که آنها از "از دست دادن"
میترسند. از دست دادن زندگیشان، احتـرامشان، سلامتشان (مـانند صدمـه به
ستون فقرات)، و البتـه ترس از باخـتن در مبارزه. برای فائق آمدن بر این ترس
و مبارز بهتری شدن، به چه چیز نیاز است؟ به برخی از این نکات که در زیر
اشاره شده است:
9 قدم به سمت شجاعت
مقالهای نوشته Dr. john M . La Tourette موجود است و عنوان این مقاله
عبارت است از نُه قدم به سمت شجاعت. در این مقاله او میگوید که ترس عبارت
است از احساسی که در هنگام روبرو شدن با شیطانی تهدید کننده، در ذهن ما، به
وجود میآید. شجاعت، کیفیتی است در ذهن، که ما را قادر میسازد همراه با
اعتماد به نفس با خطرات واقعی یا خیالی، مواجه شویم. به گفته وی 9 روش برای
القاء باور صحیح شجاعت وجود دارند که عبارتند از:
1. پاکسازی ذهن: یعنی تمیز کردن ذهن از افکار و عقاید و تصوراتی که
مایل نیستیم اتفاق بیفتد و این کار را میتوانیم به وسیله تلقین کردن موارد
مثبت به خود و یا افکار مثبت، به وجود آوریم.
2. تنفس کنترلشده: تمریناتی که به کنترل تنفس کمک میکند، برای اشخاص
درموارد مواجه شدن با محیطهایی که احساسات را بر میانگیزند بسیار مفید
بوده و آنها را آرام و خونسرد نگاه میدارند.
3. تصویرگرایی ذهن: ساختن و قرار دادن تصاویری در ذهن از برنده شدن و
اجرای عالی در مسابقات، بجای ساختن تصاویری در ذهن در مورد کتک خوردن و
صدمه دیدن و شکست خوردن.
4. نظریه واکنش غالب: آخرین فکری که قبل از مبارزه به ذهنتان خطور کند، تعیین کننده نحوه عملکردتان خواهد بود.
5. بازسازی ادراک: متوقف کردن هر نوع فکر منفی با فریاد زدن کلمه "بسته دیگه" یا "نه" چه بطور آهسته در ذهن و چه صدای بلند.
6. کارت برنده: شناختن شگردها و تکنیکهای خوب خود (مانند؛ چودان زوکی
بسیار سریع با دست چپ و یا اجرای آشیبارای قوی) برای بالا بردن اعتماد به
نفس.
7. خشم عادلانه: اگر کسی بدون انگیزه به شما صدمه وارد کند، خشم شما
تمام ترس را از شما دور میسازد به طوری که فقط بر روی تلافی کردن تمرکز
میکنید و در مورد امنیت خود و یا بزرگ و قوی بودن طرف مقابل نگران نیستید.
8. شاه کلیدهای فلسفه کاراته: عبارت است از اینکه شخص باید فکر خود را
فقط متمرکز کند بر روی مبارزه و نقطهای از بدن حریف که قرار است ضربه به
آن وارد شود و نگرانی در مورد اینکه تماشاگران چه میکنند، نداشته باشد.
9. تغییرات در فیزیولوژی: اگر میخواهیم شجاع باشیم، باید شجاعانه ْ فکر و عمل کنیم.
دریافت ذهن
مرجع دیگر، کتابی است که توسط Health for life منتشر شده است. در این
کتاب موارد ذکر شده در بالا با جزئیات آن بطور مفصل مورد بحث و بررسی قرار
گرفتهاند و عناوینی که در آن قرار دارند مانند تمرینات مربوط به تجسم
فکری، تمریناتی برای تمرکز ذهنی، تنظیم هدف و بسیاری دیگر. اطلاعات این
کتاب بر اساس روشهایی که در اروپای شرقی برای تعلیم قهرمانان به کار
میرفته، جمع آوری شده است. کشورهای اروپای شرقی برای مدتی بسیار طولانی،
بهترین و موفقترین قهرمانان جهانی را تعلیم داده و از این نظر شهرت دارند.
بیشترین عناوین این کتاب کمابیش شبیه نکات ذکر شده در بالا هستند، به علاوه
تعدادی بیشتر که در اینجا به بعضی از این عناوین میپردازیم.
تنظیم هدف
این نظریه میگوید که اگر برای سیر حرکت و پیشرفت خود یک نمودار
بسازید، میتوانید شاهد پیشرفت خود باشید و در نتیجه اعتماد به نفستان
افزایش مییابد. مثلاً اگر شروع به تمرینات پرورش اندام میکنید و در آغاز
کار از دمبل پنج کیلویی استفاده مینمایید، وزن دمبل و تعداد حرکت با آن را
یادداشت کنید. پس از یک هفته دوباره همین کار را تکرار کنید. به مرور زمان
قویتر میشوید و میتوانید وزنه سنگین تر را بلند کنید و تعداد تکرار
حرکاتتان نیز بیشتر میشود. با یادداشت کردن وزن دمبل و تعداد حرکاتتان
متوجه پیشرفت خود خواهید بود. اگر پیشرفتی مشاهده نشد، باید به دنبال دلیل
آن بگردید (کمکاری یا آسیبدیدهگی و ...). لذا با دیدن میزان پیشرفت خود
از روی نموداری کـه ساختید، اعتماد بـه نفس بیشتری پیدا میکنید.
تمرین تعویض مرکز توجه
این بخش عیناً از کتاب نقل میشود: اتـاقی پیدا کنید کـه در آن یک
رادیو و یک تلویزیون وجود داشتـه باشد. صدای هـر دو را به یک میزان بلند
کنید. جای راحتی پیدا کنید و روبروی تلویزیون بنشینید و در عین حال یک ساعت
نیز در پیش رو داشته باشـید. رادیو را روی ایستگاه اخبار یا ایستگاهی که
در آن صحبت میشود تنظیم کنید و شروع کنید به گوش کردن آن. حالا شروع کنید
به نادیده گرفتن تصاویر تلویزیون و سعی کنید صدای تلویزیون را هم نشنوید.
اگر لازم است چشمهای خود را ببندید. منظور این است که تلویزیون را تماشا
کنید در حالیکه حواستان کاملاً متمرکز شده است بر روی شنیدن اخبار رادیو.
پس از یک یا دو دقیقه برعکس عمل کنید. یعنی حالا باید تلویزیون را تماشا
کنید و صداهای آن را بشنوید ولی سعی کنید که صدای رادیو را نشنوید این کار
را هم برای دو یا سه دقیقه ادامه دهید. مرحله بعد این است که تلویزیون را
تماشا کنید ولی به صدای رادیو هم گوش دهیـد. راه دیگر انجام این تمرین این
است که به جای تماشای تلویزیون، کتابی در دست بگیرید و آن را بخوانید و
همان مراحل را انجام دهید.
عمق بخشیدن به تمرکز