زندگینامه کوساکو ماتسومورا
ماتسومورا متولد دهکده توماری در جزیره اُکیناوا بود. در 15 سالگی و در دوران نوجوانی با او همچون یک فرد بالغ رفتار میشد از اینرو وی را به استاد کیشین تهرویا برای فراگیری کاراته سپردند. ماتسومورای جوان یکی از شاگردان بسیار برجسته استاد تهرویا به حساب میآمد.
استاد تهرویا کاتاهایی که مختص دهکده توماری بود به شاگردانش تعلیم میداد. کاتاهایی مانند وانشو، وانکان و روهای که در شهر توماری (در آن زمان، دهکده) بوجود آمدند. او تأکید بسیاری بر رفتار خوب و جوانمردانه داشت و معتقد بود که کاراته مختص حمله کردن نیست. جمله معروفی که بارها از زبان استاد فوناکوشی آنرا شنیدهایم؛ کاراته نیسنته ناشی.
در آن زمان کاراته معمولاً در
باغها، جنگلها و یا در مقبرههای خانوادگی اساتید تمرین میشد چرا که بهترین مکان
و به دور از دید دیگران بود. یک شب وقتی ماتسومورا و دیگر شاگردان مشغول تمرین در
گورستان خانوادگی استاد تهرویا بودند متوجه شد که یک نفر حرکات او را تماشا
میکند. ماتسومورا به او نزدیک شد، غریبه از اینکه مزاحم تمرین وی شده بود عذرخواهی
کرد و در مورد مهارت بالای او نظرش را گفت و یک تکه کاغذ را به دست ماتسومورا داد و
قبل از اینکه ماتسومورا بتواند آن را تا آخر بخواند، از نظر ناپدید شد. ماتسومورا
آن یادداشت را به استاد تهرویا داد و او نیز در پاسخ گفت: دقیقاً همینطور
است!
بعدها کوساکو ماتسومورا با الهامی ناگهانی پیام آن یادداشت را به طور عمیق
فهمید. در آن یادداشت این چنین نوشته شده بود؛
"جوهره و ذات هنرهای رزمی تقبیح و
دوری نمودن از بدیها و موضوعات غیراخلاقی است و متقابلاً توجه به اخلاقیات، تواضع،
فروتنی و نهایتاً حرکت در مسیر صحیح زندگی و توجه به صلح و پرورش و ترویج آن در
اُکیناوا است."
استاد ماتسومورا چندین شاگرد داشت از جمله؛ استاد چوکی موتوبو که به خاطر مبارزاتش، خصوصاً درگیریهای خیابانیاش شهره عام شده بود. گفته میشود چوکی موتوبو تنها کاتای نایفانچی را از استاد ماتسومورا فرا گرفته بود ولی این نمیتواند صحت داشته باشد، اگر چه موتوبو این کاتا را بسیار دوست داشت و شاید آنرا بیشتر از دیگر کاتاها تمرین میکرد.
استاد کوساکو ماتسومورا در یک روز گرم تابستان سال 1898 در سن 69 سالگی دار فانی را وداع گفت.